- چف دکتن
چف دکتن
معنی چف دکتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نداشتن حق و حقوق، گرفتار شدن
ناکامی ممتد و طولانی شکارچی در شکار را منوط به شومی چله
احساس خطر، صدای خطر، شایع شده، اتفاق
فردی که در اثر بیماری، بدنش متورم شود
چرخیدن به دور خود گردیدن، جستجو کردن
از چشم افتادن، طرد شدن
شیوع بیماری جذام، نوعی نفرین
شایع شده
پایین آمدن
موضوع با اهمیتی که هنگام گفتگوی معمولی و عادی طرح شود رازی
خز دکتن
نمایان شدن، بیرون آمدن از زیر پوشش
نظر کسی را جلب کردن
سقوط کردن، سقوط از پرتگاه و صخره
در غلتیدن، به گوش رسیدن صدایی خفیف
جا افتادن، کامل شدن، خوب پخته شدن غذا
نزدیک شدن، سرشاخ شدن
آماسیدن، ورم کردن، از نظر افتادن، با کسی چپ افتادن و بد شدن
منقرض شدن، از بین رفتن، پایین افتادن، به زیر افتادن، زیر
متورم شدن بدن
بر وفق مراد بودن
برخاستن صدای خفیف و کنایه از: اتفاق افتادن
متورم شدن، ابتلا به بیماری ورم
کسی یا چیزی را به صورت اتفاقی دیدن
شایع شدن
رسیدن خربزه و میوه هایی مانند زردآبو و شلیل
به پایین افتادن
اخم نمودن، آماس نمودن بدن
فراموش کردن رخدادها و در گذشتن از آن، عقب ماندن
به پشت افتادن و سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک، لاغر
۲معشوقی که بدون اجازه ی پدر و مادر به همراه عاشق روانه شود.، پس افتادن، لاغر شدن و به تحلیل رفتن، تنگ دست شدن، ظاهر شدن، نمایان شدن
بر سر زبان ها افتادن، تنها ماندن
آتش گرفتن، سرایت آتش از جایی به جایی دیگر
حرکت کردن، خزیدن، مشغول به کار شدن